روانشناسی علمی است که به مطالعه رفتار انسان میپردازد. به همین جهت میتواند در عرصه تبلیغات و بازاریابی در راستای کمک به بهبود فروش محصولات یا خدمات مفید واقع شود. بهکارگیری تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی به شرکتها کمک میکند. اما دقیقا مراد از روانشناسی در زمینه تبلیغات و بازاریابی چیست؟ شرکتها از چه استراتژیهای روانشناختی میتوانند بهره ببرند تا مخاطبین هدف را متوجه خود کنند؟
روانشناسی تبلیغات
روانشناسی تبلیغات یک شاخه از روانشناسی است که ویژگیها و اثرات تبلیغات بر جامعه را مورد بررسی قرار میدهد. غالبا علایق مصرفکنندگان همیشه حول متغیرهایی که هدفشان توضیح و پیشبینی دقیق گرایشهای روانشناختی مصرف است با روانشناسی همگرایی دارد و این در بهبود تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی مؤثر است. شرکتها به لطف نتایجی که از روانشناسی تبلیغات حاصل میشود، میتوانند درک بهتری از مصرفکنندگان خود داشته باشند تا کمپینهای بازاریابی موثرتری را اجرا کنند.

استراتژیهای روانشناسی در تبلیغات
سازمانها با نظر به این حقیقت که روانشناسی در دهههای اخیر، مسیری طولانی را پیموده، میتوانند استراتژیهای بهتری را در ارتباط با این رشته طراحی کنند که نهایتا منجر به جلب توجه مخاطب هدف به سمت محصول یا برند میشود. تکنیکهای روانشناسی که در عرصه تبلیغات و بازاریابی استفاده میشوند بسیار گسترده هستند. استراتژیهای متعددی در این زمینه وجود دارد:
بازاریابی عصبی
بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ بر مغز و کارکرد آن تمرکز دارد. این استراتژی به سنجش واکنش مصرفکنندگان به یک محرک و جستجوی تغییرات ذهنی یا جسمی مربوط میشود. این مفهوم تمام عملکردهای مغز را در بر میگیرد و تنها به احساسات منحصر نمیشود. بازاریابی عصبی در زمانهای که برندها بیش از هر زمان دیگری بر رفتار مشتری و کاربر تمرکز دارند نقشی کلیدی به عهده دارد.
متقاعدسازی
متقاعدسازی یکی از عناصر اساسی تبلیغات است. درواقع یکی از مهمترین عواملی است که معرف تبلیغات است و دستیابی به هدف اصلی که فروش است را امکانپذیر میسازد. چگونه میتوان مشتری را به بهترین شکل متقاعد کرد؟ هنگام خرید یک کالا یا خدمات، مصرفکنندگان جزئیات زیادی را در نظر میگیرند و این استراتژیها بخشی از تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی هستند. آنها نه تنها به خود محصول توجه میکنند بلکه تجربه خرید، گارانتی و ارزش منتقلشده توسط برند را هم مد نظر قرار میدهند. باید اطمینان حاصل کنید که شرکت، تمامی جوانب را در یک استراتژی جامع در نظر گرفته تا مشتری را نسبت به ارزش محصول یا خدمات متقاعد سازد.
ناهماهنگی شناختی
ناهماهنگی شناختی با رضایت مرتبط است. اگر محصولی که انتخاب میکنیم رضایت ما را جلب نکند، احساس بدی خواهیم داشت. ناهماهنگی شناختی یک استراتژی است که به مصرفکننده کمک میکند تا بداند محصول چقدر مفید خواهد بود و آنگاه مصرفکننده احساس رضایت کند و خرید را زیر سوال نبرد.
بازاریابی احساسی
هدف بازاریابی احساسی خلق یک رابطه احساسی میان برند و جامعه است تا به کمک این استراتژی، جامعه آن محصول را از آنِ خود احساس کند. آیا تا کنون از خودتان پرسیدهاید که چرا برندهایی را که دوست دارید، دوست دارید؟ احتمالا به این دلیل است که آنها احساسی را در شما بیدار میکنند، احساسی که شما را به سمت محصولات آن برند سوق میدهد و همین امر یکی از تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی است.
اثر زیگارنیک
اثر زیگارنیک یک استراتژی مبتنی بر ایجاد انتظارات است که اگر انگیزهای برای دستیابی به اهداف وجود نداشته باشد، کارکرد خوبی نخواهد داشت. این استراتژی عمدتا در دنیای تلویزیون مورد استفاده قرار میگیرد، مثلا وقتی قسمتی از یک سریال تمام میشود و تکههایی از قسمت بعدی جهت ایجاد نیاز و تعلیق نمایش داده میشود.
شرطیسازی کلاسیک یا ابزاری
شرطیسازی کلاسیک استراتژیای است که برپایه برجسته کردن ویژگیهایی است که همیشه با محصول یا خدمات تبلیغشده توسط برند یا شرکت مرتبط نیستند. درحالیکه در شرطیسازی ابزاری، ویژگیهای واقعی محصول یا خدمات توضیح داده میشود. این استراتژی باید زمانی استفاده شود که محصول یا خدمات، ویژگیهای بهتری نسبت به رقبای اصلی خود داشته باشد و این بخشی از تکنیکهایی است که در عرصه تبلیغات و بازاریابی به کار میروند.
کمپینهای موفق
با استفاده از استراتژیهای مناسب روانشناسی در تبلیغات، میتوانید اقدامات زیر را برای یک کمپین تبلیغاتی موفق بردارید:
- ویژگیهای بنیادی: این بخش از کمپین تبلیغاتی جایی است که مواردی مانند رنگ، تایپوگرافی و عناصر بصری انتخاب میشوند. اینها عناصر بنیادی کمپین شما هستند و باید براساس تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی که در بالا از آنها یاد شد باشند.
- تکرار: برای موفقیت یک کمپین تبلیغاتی، لازم است که تبلیغات بارها و بارها تکرار شود. با این حال حواستان باشد که میزان تکرار از حد نگذرد تا مصرفکنندگان را خسته نکنید.
- قیمت: اگرچه قیمت مهم است، اما لزوما پایینترین قیمت، بیشترین فروش را ندارد. مواردی مانند مشتری هدف و جایگاهیابی نیز میتوانند تاثیرگذار باشند.
- کانال: منظور رسانهای است که بیشترین استفاده را برای انتقال تبلیغات شما دارد. این رسانه میتواند رسانههای سنتی یا کانالهای دیگری مانند شبکههای اجتماعی، تجارت الکترونیک و بازاریابی ایمیلی باشد. برای یک کمپین تبلیغاتی موفق، لازم است که به زمان و مکان تبلیغ خود توجه داشته باشید.
کدام یک از استراتژیهای روانشناسی تبلیغاتی را که نام بردیم تا به حال استفاده کردهاید یا قصد دارید استفاده کنید؟ به یاد داشته باشید، بسته به اهدافی که تعیین کردهاید، مناسبترین آنها را انتخاب کنید.
چنانچه تمایل دارید که با اصول روانشناسی بازاریابی و تکنیکهای روانشناسی در عرصه تبلیغات و بازاریابی آشنایی بیشتری داشته باشید مطالب دیگر سایت ما را دنبال کنید.
منبع: https://www.forbes.com






دیدگاهتان را بنویسید