در عرصه تبلیغات باید بدانیم مخاطبان چگونه فکر میکنند و به چه چیزی واکنش نشان میدهند. باید بیاموزیم که چگونه کسبوکارها برای جلب توجه مخاطب در تبلیغات، از تکنیکهای روانشناسی مؤثر بهره میبرند.
روانشناسی تنها یک ابزار برای درک بهتر افراد پیرامونتان نیست، بلکه میتواند منجر به این شود که تاثیر شما بر این افراد بیشتر شود. اگرچه مهارتهای روانشناسی معمولا در زمینههای تحقیقاتی یا مشاوره مورد استفاده قرار میگیرند، اما میتوانند در زمینههای دیگری مانند بازاریابی و تبلیغات نیز مفید واقع شوند.
اگرچه در طی سالیان دراز، روشهای بازاریابی و تبلیغات دچار تغییرات گستردهای شده، از تاجرانی که در دوران قدیم در بازارها با صدای بلند مشتریان را متوجه خود میکردند تا به امروز که بازاریابهای دیجیتال در سایتها و شبکههای اجتماعی مطرح شدهاند، با این حال نقش روانشناسی در این عرصه، اصلی است که هنوز دستخوش تغییر نشده است.
امروزه نیز باید در ارتباطات خود از روانشناسی بهره ببریم تا به هدفی که داریم، یعنی بهبود میزان فروش محصول، دست پیدا کنیم. هدف مقاله حاضر، کشف ارتباط بین روانشناسی و تبلیغات و چگونگی استفاده از روانشناسی تبلیغات برای فروش هوشمندانهتر است.
روانشناسی در بازاریابی و تبلیغات
طبق تحقیقاتی که انجام گرفته، غالب مردم در مدتزمان کوتاهی -حدود ۸ ثانیه- تمرکز خود را از دست میدهند. این مسئله بهخاطر حجم زیاد پیامهایی است که بهصورت روزانه دریافت میکنیم که همین امر باعث میشود نسبت به اطلاعات پیرامونمان حساسیت کمتری نشان دهیم.
شرکتهای بزرگ فناوری نیز به این آشفتگی دنیای محتوا دامن زدهاند. کافیست که مدتزمان اندکی را در یوتیوب یا فیسبوک بگذرانید تا در معرض انبوهی از تبلیغات قرار گیرید. در واقع تخمین زده میشود که هر فرد بهطور متوسط روزانه در معرض بیش از ده هزار تبلیغ قرار میگیرد. در مواجهه با این شرایط، بسیاری از مردم یاد گرفتهاند که میزان توجه خود را به محتوایی که با آن مواجه میشوند کاهش دهند که این امر به تبلیغات بسیاری از شرکتها آسیب رسانده است.
اگر در پی جلب نظر مشتری هستید، باید ابتدا بیاموزید که چگونه توجه آنها را جلب کنید، حتی اگر فقط برای چند ثانیه فرصت دارید که پیام خود را منتقل کنید. با استفاده از اصول روانشناسی تبلیغات، میتوانید مخاطب خود را سریعتر و موثرتر درگیر پیام خود کنید.

۶ اصل روانشناسی در تبلیغات
با اینکه بسیاری از صاحبان مشاغل مهارت بالایی در ارائه راهحل برای مشکلات دارند، اما هنگامیکه نوبت به ارائه پیام خود به مخاطبان هدف میرسد، عملکرد بسیار بدی دارند. بازاریابها و تبلیغکنندگان برند همیشه از ترفندها و اصول روانشناختی زیادی برای افزایش شانس فروش خود استفاده میکنند. در ادامه به چند مورد از این اصول روانشناسی رایج اشاره میکنیم:
۱. اصل عمل متقابل
طبق این اصل روانشناسی، شما موقعی که چیزی به کسی میدهید، باری روی دوش آن شخص میگذارید تا او هم بخواهد در ازای آن، چیزی به شما بدهد. مثلا کسبوکاری ممکن است برخی خدمات رایگان را با این انتظار ارائه دهد که مشتری متقابلا برای خدمات گرانتر هزینه کند. برای مثال رستوران بنیهانا در ماه تولد شما یک کارت هدیه ۳۰ دلاری در اختیارتان میگذارد. این رستوران زنجیرهای با ارائه این هدیه رایگان، از اصل عمل متقابل بهره میبرد، چرا که میداند مشتری با برخورداری از این هدیه، احتمالا خرج بیشتری خواهد کرد.
۲. اصل تعهد
وقتی کسبوکارها مشتری را به چیزی کوچک متعهد میکنند، در مرحله بعدی میتوانند به راحتی انتظار این را داشته باشند که مشتری را به چیزی بزرگتر متعهد کنند. بهعنوان مثال ترغیب افراد به ثبتنام در یک کلاس یا وبینار رایگان ممکن است آنها را برای ثبت نام در یک کلاس پولی ارزان در آینده مستعدتر کند. برای نمونه SEMRush که یک نرمافزار محبوب است و توسط متخصصان بازاریابی و تبلیغات دیجیتال استفاده میشود با ارائه مجموعهای از ابزارهای رایگان، مانند مجموعه دورههای بازاریابی دیجیتال خود، از اصل تعهد استفاده میکند. مشتری پس از آشنایی با خدمات رایگان پلتفرم، احتمال بیشتری دارد که خدمات پولی را انتخاب کند.
۳. اصل اجماع
وقتی مشاهده میکنید که افرادی یک محصول را خریدهاند و از آن رضایت دارند، شما هم ترغیب میشوید که از همان محصول خریداری کنید. بازاریابها و تبلیغکنندگان با ارائه نظرات مثبت مشتریان، از این اصل روانشناسی تبلیغات بهره میبرند. جای تعجب نیست که نظرات بخش مهمی از فضای تبلیغات هستند، خصوصا با توجه به اینکه ۹۳ درصد از مشتریان ادعا میکنند که نظرات آنلاین بر تصمیم خرید آنها تأثیرگذار بوده است.
۴. اصل اعتبار
غالبا مردم به برندی توجه میکنند که در صنعت خود، اعتبار بیشتری دارد. در ادامه چند روش برای نمایش این اعتبار توسط شرکتهای تبلیغاتی برای ایجاد اعتماد در مشتریان آورده شده است:
- انتشار جریانی از محتوای معتبر و مختص آن صنعت برای ایجاد پیشروی فکری.
- اشارههای محسوس به جوایز یا نشانها جهت نمایش سالها تجربه.
- تیمی مورد اعتماد از اینفلوئنسرها برای نمایش یک محصول یا خدمات از طرف شرکت.
۵. علاقه
اگر شخصی به یک برند علاقه دشته باشد، راحتتر میتوان او را به خرید از آن ترغیب کرد. برای استفاده از این اصل، کسبوکارها باید مخاطب هدف خود را بشناسند، علایق و خواستههای آنها را درک کنند و این موارد را در پیام برند خود بازتاب دهند.
۶. کمیابی
وقتی چیزی کمیاب باشد، مردم برای تهیه آن هجوم میآورند. موجودی محدود = جذابیت بیشتر. برای استفاده از این اصل روانشناسی بازاریابی، باید در تبلیغ پیشنهاد ویژه برند، مهلت زمانی اندکی برای استفاده از آن تعیین کنیم و یا برای کالاهای خاص، اشاره کنیم که تنها مقدار معدودی از این محصول ارائه میشود. یک نمونهی بارز استفاده از این روش در تبلیغات، لاته با طعم کدوحلوایی از استارباکس است. این نوشیدنی فصلی تنها برای چند هفته از سال در دسترس است، اما سالانه حدود ۱۰۰ میلیون دلار درآمد دارد.
بسیاری از تکنیکهای روانشناسی تبلیغاتی دیگر هستند که میتوانند با اثرگذاری احساسی بر روی مشتریان بالقوه، نحوه واکنش آنها را در مواجهه با تبلیغات مدیریت کنند که این تکنیکها بهصورت روزمره مورد استفاده قرار میگیرند. شما میتوانید با تحلیل این واکنشها، از آنها در ساخت تیزر تبلیغاتی برای پیشبرد فروش و دستیابی به مشتریان بیشتر استفاده کنید.
چنانچه تمایل دارید که با اصول روانشناسی بازاریابی و تبلیغات آشنایی بیشتری داشته باشید مطالب دیگر سایت ما را دنبال کنید.






دیدگاهتان را بنویسید